11 لیکن سخنان زنان را هذیان پنداشته، باور نکردند.
27 پس از موسی و سایر انبیا شروع کرده، اخبار خود را در تمام کتب برای ایشان شرح فرمود.
45 و در آن وقت ذهن ایشان را روشن کرد تا کتب را بفهمند.
8 امّا هیرودیس چون عیسی را دید، بغایت شاد گردید زیرا که مدّت مدیدی بود میخواست او را ببیند چونکه شهرت او را بسیار شنیده بود و مترصّد میبود که معجزهای از او بیند.
32 و دو نفر دیگر را که خطاکار بودند نیز آوردند تا ایشان را با او بکشند.
49 وجمیع آشنایان او از دور ایستاده بودند، با زنانی که از جلیل او را متابعت کرده بودند تا این امور را ببینند.
63 و کسانی که عیسی را گرفته بودند، او را تازیانه زده، استهزا نمودند.
26 و دلهای مردم ضعف خواهد کرد ازخوف و انتظار آن وقایعی که برربع مسکون ظاهر میشود، زیرا قوّات آسمان متزلزل خواهد شد.
24 دیناری به من نشان دهید. صورت و رقمش از کیست؟ ایشان در جواب گفتند، ازقیصر است.
32 پس فرستادگان رفته آن چنانکه بدیشان گفته بود یافتند.
46 و به ایشان گفت، مکتوب است که خانهٔ من خانهٔ عبادت است لیکن شما آن را مغاره دزدان ساختهاید.
34 امّا ایشان چیزی از این امور نفهمیدند و این سخن از ایشان مخفی داشته شد و آنچه میگفت، درک نکردند.